مارکر زرد

ورودی دانشگاه بوی لعنتی خوبی میداد . بوی آن شب ، هتلی که یادم نیست کجای شمال کشور بود یا حتی اسمش چه بود . حس غریب اتاقی که مال خودت نیست . دو تخت به هم چسبیده و چمدان گوشه اتاق . دیر رسیدن های همیشگی و خستگی راه . صدای صبح . عطر بهار نارنج . عنکبوت . صدای اسپریت . چروک لباس . شامپو های مسافرتی ایوان . دمپایی . سجاده پهن مامان روی ملافه پایین تخت . بالش جامانده در ماشین . قمقمه . حمام . موی خیس . صدای بابا ، صدای دریا ، پوست خورد شده تخم مرغ آبپز . مربای بِه . صدای  جیجیرک . مورچه پردار . شن های داغ . ساعت تحویل اتاق . صندوق عقب باز . میوه های داغ . اتوبان صدر . سراشیبی پارکینگ خانه . سبد رخت کنار حمام . سکوت بعد از ظهر . سکوت شب و سکوت بعد از آن .

  • مارکر زرد

نظرات (۱)

  • محمدعلی حسینی
  • سلام ... سازش ، هزینه دارد یا کلاس دارد ؟؟؟؟ 

    با مطلبی در همین رابطه پذیرای شما هستیم ... پذیرای انتقادات شما نیز هستیم ... 

    ممنون 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">