صحنه ای را تصور کنید که یک چیز عظیم الجثه آمده شترق خورده به کمر بلند ترین ساختمان شهر ، ساختمان از وسط کنده شده و به صورت افقی در حال آمدن به سوی شماست . لحظات آخر است و شما تا ته جانتان را دویده اید ، نصفه کنده شده ساختمان هم هر چه سر راهش بوده له کرده و دنبال شما آمده و حالا سرعتش کم ، کـــم ، کمتر و به صورت لعنتی ای کم تـــــر شده است و حالا شما در حالی که به نوک ساختمان که چسبیده به دماغتان و ریز ریز جلو می آید نگاه میکنید و به عقب قدم برمیدارید ، این شما نیستید که مهم هستید ! چون ما دقیقا زیر آن ساختمان در حال یکی شدن با بستر مسیر هستیم . مشاورهای کنکور میگویند حالت فرسایشی . ما میگوییم حالت له شدگی . یعنی شما که شما هستید و آن ساختمان از کمر کنده شده کنکور و ما هم بینابین آسفالت و ساختمان .
شنبه ، دوازده تیر نود و پنج است . دوازده روز دیگر کنکور گورش را کنده دارد یکطوری گمش میکند که ان شاءالله طوری شود که ما دیگر پیدایش نکنیم . البته که من میدانم کنکور انقدر ها هم مشکل بزرگی نیست . ولی از آنهاییست که قابل حل است و به همین جهت طی مذاکره ای خواهش داریم ، عزیزم ولم کن :((