مارکر زرد

مناسبت هایی که سالی یکبارن، مثل تولد، سالگرد فوت، شب یلدا، عید نوروز، امتحان های دی ماه، نمایشگاه کتاب، افطاری دانشکده و حتی بارش شهابی، همیشه اذیت کننده بوده. به تعداد همه‌شون، تمام چیز های بد و خوبی که تغییر کرده از جلوی چشم‌هام رد میشه و میسوزونه یا شاید له میکنه. چی رو؟ قسمت وسط رو به بالا و متمایل به پشت دلم رو!
  • مارکر زرد

نظرات (۴)

درسته. این مقایسه اصلا اجتناب ناپذیره و گاهی وقتا سخت تمام میشه. 

ولی خب بارش شهابی که سالی سه چهار باره :) 
پاسخ:
راست میگی! من برساوشی رو میگم. اونم چندباره؟
حالا ولی سالی دو سه بار بهش اضافه شد پس:))
افطاری دانشکده :)
پاسخ:
هوم. افطاری دانشکده:(
من نمی‌دانستم برساوشی چیه و مجبور شدم گوگل کنم XD 
نه. بارش شهاب برساوشی سالی یکباره در اواسط آگوست. دو سه هفته پیش بود. البته از شانس ما در شهری که در تمااام سال ۲۲۸ روزش آسمان صاف است، همان دو شب ِبارش‌شهاب در وسط تابستان آسمان ابری بود :| 
به غیر از اینی که گفتی، بارش شهاب ربعی، بارش شهاب جوزایی و چندتای دیگه از بزرگترین بارش های شهاب سالانه هستند. وگرنه اگر جزئی ها را هم حساب کنی از ده بیست تا زیادتر میشن. 
پاسخ:
نه دیگه سختش نکن. همش زیاده
این یکی پارسال وقتی بود که ماه کامل بود. نمیشد دید.
امسال ولی دیدیم
از خسته کننده ترین ولی به نظرم بهترین روزای هر ساله :))
پاسخ:
خستگیش میچسبه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">