مارکر زرد

"you lose some body. its not a process." این جمله رو استاد در جواب کسی که اصرار داشت لاست  ing میگیره گفت. ولی من فکر میکنم ایت ایز ا پراسس. اینطور نیست که یک روز صبح یا حوالی ظهر دلگیر تابستون متوجه بشی فلانی رو از دست دادی. مگر اینکه از دست دادن کسی به معنی مردنش باشه. هیچ وقت کسی بهت زنگ نمیزنه و بگه هی! منو از دست دادی. اما آدم ها مداما بهت یادآوری میکنن که هی! داری از دستم میدی. ما فقط نمیفهمیم. شاید درست هم همین باشه. و بعد یک روز صبح یا حوالی ظهر دلگیر تابستون متوجه میشیم فلانی رو از دست دادیم. حالا تو هرچقدر بپرسی کی و چطور؟ من نمیدونم چی باید بگم. شاید یک چهارشنبه توی تاکسی. شاید هم یک جمعه وقتی چهارزانو روی تخت نشسته بودم. یا یک چهارشنبه شب. یا یک چهارشنبه دیگه. چند چهارشنبه دیگه باید تموم شه؟
از من اگر بپرسی از دست دادن تو یک روز اتفاق نمی‌افته. به مقدار کافی چهارشنبه و جمعه و روزهای دیگه ای رو سر میبره. قطره قطره خون. چکه چکه اتفاق می‌افته. از من اگر بپرسی.
  • مارکر زرد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">