از بدقلق ترین مسائل همیشگی زندگی من همسو نبودن استعدادهام با علاقه هام، علاقه هام با چیز هایی که از درون راضیم میکنه و چیز هایی که از درون راضیم میکنه با هم ـه. و این بین اگر شما از بیرون نگاه کنی یک بیست و دو ساله نسبتا مستقل ِنسبتا سر به راه و نسبتا در آرامش میبینی که میدونه داره چیکار میکنه.
بیشتر امیدوارم اسمش بحران دهه سوم زندگی باشه که توی سی سالگی حل میشه. و نه به معنی حل شدن نمک توی آب و عادت به آب شور. به معنی حل شدن مسئله هندسه. پیدا کردن راه حل. خط کشیدن دور جواب و بالا گرفتن برگه و رسیدن به زنگ بعدی. بعدا اگر بیست هم نشدیم، جواب دردسرهای امروز رو گرفته باشیم.