مارکر زرد

فکر میکنم دومین بار است که برای او و چندمین بار است که در کل مینویسم. دارم از همان اندک آدم های مهم زندگیم ذره ذره دور میشوم و کم رنگ میشوند و هیچ حس به خصوصی ندارم. اما راجع به این بی تفاوتی حس یک قاتل را دارم که از قتل ابایی ندارد. قاتلی که یک روز با لگد کردن یک مورچه ساعت ها گریه خواهد کرد.

  • مارکر زرد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">